کد مطلب:193891 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:265
حکایت آدم و حوا در تورات
در تورات كه كتاب آسمانی یهودیان دنیا است، قصه حضرت آدم و حوا چنین نقل شده است:
خدا حضرت آدم و حوا را به بهشت برد و به آنها گفت: از نعمت های اینجا استفاده كنید و فقط از این درخت دوری كنید. اگر از ثمره ی این درخت بخورید فورا می میرید.
[ صفحه 50]
آنها ابتدا از آن درخت نخوردند، اما بعد شیطان نزد آنها رفت و گفت: چرا از ثمره ی این درخت نمی خورید؟ گفتند: چون خدا فرموده است نخورید. گفت: آیا می دانید چرا خدا شما را از خوردن ثمره این درخت منع كرده است؟ گفتند: خدا فرموده اگر از ثمره این درخت بخورید می میرید. شیطان گفت: خیر، چنین نیست. این درخت، درخت معرفت است و خدا چون خودش معرفت دارد و نمی خواهد دیگران معرفت پیدا كنند، به شما اجازه ی خوردن میوه های این درخت را نداده است. اكنون شما لخت و عور هستید عورت شما پیدا است و این عیب است، اما چون معرفت ندارید نمی فهمید. اگر از میوه ی این درخت بخورید می فهمید. آنها نیز از میوه ی آن درخت خوردند و پس از آن به یكدیگر نگاه كردند و گفتند: چرا ما این چنین هستیم؟ چرا عورتمان پیدا است؟ و بدین ترتیب درك و معرفت پیدا كردند. خدا نیز فرمود: حال كه از ثمره ی آن درخت خوردید بهشت دیگر جای شما نیست.
نتیجه این داستان این است كه العیاذ بالله خدا به آدم و حوا دروغ گفت، اما شیطان راست گفت. خدا نمی خواست آنها بفهمند كه لخت بودن عیب است و نمی خواست معرفت پیدا كنند، اما شیطان حقیقت را برای آنها روشن ساخت! این حرفها و بدعتها در حال حاضر به عنوان دین در دنیا مطرح است.
[ صفحه 51]
خدا حضرت آدم و حوا را به بهشت برد و به آنها گفت: از نعمت های اینجا استفاده كنید و فقط از این درخت دوری كنید. اگر از ثمره ی این درخت بخورید فورا می میرید.
[ صفحه 50]
آنها ابتدا از آن درخت نخوردند، اما بعد شیطان نزد آنها رفت و گفت: چرا از ثمره ی این درخت نمی خورید؟ گفتند: چون خدا فرموده است نخورید. گفت: آیا می دانید چرا خدا شما را از خوردن ثمره این درخت منع كرده است؟ گفتند: خدا فرموده اگر از ثمره این درخت بخورید می میرید. شیطان گفت: خیر، چنین نیست. این درخت، درخت معرفت است و خدا چون خودش معرفت دارد و نمی خواهد دیگران معرفت پیدا كنند، به شما اجازه ی خوردن میوه های این درخت را نداده است. اكنون شما لخت و عور هستید عورت شما پیدا است و این عیب است، اما چون معرفت ندارید نمی فهمید. اگر از میوه ی این درخت بخورید می فهمید. آنها نیز از میوه ی آن درخت خوردند و پس از آن به یكدیگر نگاه كردند و گفتند: چرا ما این چنین هستیم؟ چرا عورتمان پیدا است؟ و بدین ترتیب درك و معرفت پیدا كردند. خدا نیز فرمود: حال كه از ثمره ی آن درخت خوردید بهشت دیگر جای شما نیست.
نتیجه این داستان این است كه العیاذ بالله خدا به آدم و حوا دروغ گفت، اما شیطان راست گفت. خدا نمی خواست آنها بفهمند كه لخت بودن عیب است و نمی خواست معرفت پیدا كنند، اما شیطان حقیقت را برای آنها روشن ساخت! این حرفها و بدعتها در حال حاضر به عنوان دین در دنیا مطرح است.
[ صفحه 51]